از آنجایی که ایران در مناطق خشک و نیمهخشک قرار دارد تالابها بیشتر تحتتأثیر رژیمهای بارش هستند زیرا در این مناطق رودخانههای قابل توجهی برای تأمین آب وجود ندارد. بر این اساس طبیعی است که در طول سال سطح آب تالابها، پیشروی و پسروی زیادی داشته باشد. مثلا در فلات مرکزی ایران تالابهایی مثل بختگان، هامون و جازموریان وجود دارد که ممکن است در فصل خشک 80درصد مساحت خود را از دست بدهد اما در فصل مرطوب احیا شود. این مکانیسم طبیعی تالابهای مناطق خشک است. اما آنچه وضعیت تالابها را برگشتناپذیر میکند و تعادل اکولوژیک آن را برهم میزند، فشارهای اضافی است که فعالیتهای انسانی بر این زیستبومها وارد میسازد.
برای نمونه در منطقهای مثل بختگان، سد سیوند و سدهای دیگر و نیز بهرهبرداری بیرویه از رودخانههای منتهی به تالاب همچنین برداشت بیش از حد مجاز از آبهای زیرزمینی و حفر چاههای غیرمجاز مانع از آن شده که منابع آب تالاب در فصل مرطوب به حدی برسد که بتواند تالاب را احیا کند، به همین دلیل است که تالابها روز به روز کوچکتر میشوند.به گفته وی، امسال از نظر بارش نزولات جوی سال نرمالی بود اما تالابها به وضعیت معمولی خودشان برنگشتند و علت آن هم فشارهایی است که بر این اکوسیستمها وارد میشود.
من معتقدم صنفهای مختلف درگیر با تالاب اعم از، بخش خصوصی، دولت، مردم بومی و بهطور کلی تمام ذینفعان اطراف تالاب هنوز مسئولیت جامع خود را نسبت به تالابها ایفا نمیکنند. در زمینه سیاستگذاری و قانون هم مشکلاتی وجود دارد. در زمینه مکانیابی پروژهها و طرحهای زیربنایی هم مشکل داریم و بر همین اساس است که جادهای از میان تالاب عبور میکند یا پالایشگاهی در حاشیه تالاب احداث میشود. این ناشی از آن است که در طراحیها و محاسبات، کارکردهای تالاب منظور نمیشود البته آن مدیری که این طراحی را میکند به یقین میخواهد به نفع مملکت صرفهجویی کند اما نمیداند که این صرفهجویی در درازمدت چه خسارات عظیمی را متوجه مملکت میکند که گاه زیان آن جبرانناپذیر است.
باقرزاده میافزاید: یک سری دوستان نادان و آدمهایی که از ضعف قانون و نظارت سوءاستفاده میکنند و نیز برداشتهای بیرویه دستبهدست هم داده و شرایط نامناسب امروز را فراهم آورده است. من بهعنوان یک کارشناس نه بهعنوان منعکسکننده دیدگاه سازمان حفاظت محیطزیست معتقدم اولویتهایی که امروز به تالابها داده میشود، بیشتر در حرف و کلام است و در عمل از آن خبری نیست؛ زیرا بسیاری از مسئولان کارکرد تالابها را درک نکردهاند چون این کارکردها ملموس نیست. ما واقعا اگر تجسم کنیم که آنچه باعث ایجاد بندر انزلی و حفظ این بندر شده، همین تالاب انزلی است، تا این اندازه با این تالاب بیمهری نمیکردیم. اگر تالاب انزلی نبود، بندر انزلی هم نبود؛ زیرا 11رودخانهای که به تالاب میریزد مانع از ایجاد سیل و تخریب انزلی میشود. این آب ابتدا در تالاب وارد میشود و بعد به دریا راه مییابد همچنانکه در مواقعی که آب دریا بالا میآید از طریق آبراههها وارد تالاب میشود. اینها کارکردهایی است که در محاسبات اجرایی منظور نمیشود.
باقرزاده درباره وضعیت ارومیه تصریح میکند: ارومیه وضعیت اسفناکی دارد. سطح آب این دریاچه به کمتر از 1272متر رسیده در حالی که متوسط سطح آب 1275متر بوده است. این نشان میدهد که با وجود آنکه امسال وضعیت بارندگی در حوضه ارومیه خوب بوده اما نسبت به سال گذشته 25سانتیمتر سطح آب افت کرده است. بر این اساس، شایسته است حرکتهای اجرایی انجام بدهیم که بتوانیم زمینه را برای جذب منابع آبی فراهم کنیم. از جمله ضروری است در گام نخست، رودخانههای منتهی به دریاچه ارومیه لایروبی شود زیرا در بسیاری از جاها، آب نمیتواند بهدلیل رسوبگذاری سالهای گذشته، به دریاچه وارد شود. باز کردن آب سدها در حد معقول بهطوری که آسیبی به آب شرب و کشاورزی وارد نشود اقدام دیگری است که باید همزمان انجام شود.